در این میان، تنها بهترینها و واجدین شرایط علمی نیستند که گوی سبقت را از دیگران میربایند، دلایل زیاد و پیچیدهای برایش وجود دارد. برای مثال، قدرت حافظه، اخذ نمره بالا در دروس عمومی، مصاحبه خوب و انتخاب رشته دقیق همه و همه موثرند، عواملی که گاه باعث میشوند مشتاقان و واجدین شرایط هرگز وارد دانشگاه نشوند و در عوض، برخی دیگر بدون هیچ زمینهای در رشتهای که اصلا اطلاعاتی درباره آن ندارند پذیرفته شوند. در سالهای گذشته، برای افزایش توانمندی و ارتقای سطح علمی جامعه و البته، ایجاد وقفهای موقت برای حل معضل بیكاری، تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه علمی – كاربردی و پیام نور در دستور كار قرار گرفت، تصمیمی که باعث شد مدتی کوتاه معضل اشتغالزایی جوانان كمرنگ شود و این نیروی عظیم جوان در دانشگاهها مشغول به تحصیل شدند. اما از طرف دیگر، بعد از گذشت چندین سال، در كشورمان شاهد تعداد زیاد جوانان تحصیلكرده با توقعات بالا برای اشتغال در فرصتهای شغلی متناسب با شأنشان بودیم. اما آیا این فارغالتحصیلان جوان به راستی نیروهایی کارامدند تا با دانش و مهارت خود از عهده مشاغل تخصصی برآیند؟
مجید ابهری، آسیبشناس، با ابراز تاسف از اینکه نظام آموزشی در کشور ما تئوریمحور است میگوید: «متاسفانه، دانشجویان رشتههای فنی و تجربی بعد از فراغت از تحصیل هنوز الفبای کارهای عملی را نمیدانند و حتی کمتر از یک کارگر ماهر با مسائل فنی آشنایی دارند که همین باعث میشود در پیدا کردن کار هم با مشکل روبهرو شوند.»
با نهادینه كردن فرهنگ تحصیل، به اضافه كارآموزی، میتوان به آیندهای بهتر و امیدواركنندهتر برای فارغالتحصیلان دانشگاهی امیدوار بود
این مدرس دانشگاه میافزاید: «در رشتههای علوم انسانی و رشتههایی مثل روانشناسی و علوم تربیتی هم مطالعات نظری و کتابخانهای و صرفاً گذراندن دو واحد درسی کارآموزی باعث شده فارغالتحصیلان این رشتهها بیشتر با مفاهیم نظری آشنا باشند و کمتر برای برگزاری جلسات مشاوره و روان درمانی درست توانمند باشند.»
جای خالی مباحث عملی و کلاسهای مهارت زندگی در دانشگاهها (و البته دورههای قبل از دیپلم) باعث شده مغز جوانان ما تبدیل به دستگاهی برای ضبط مقدار زیادی از محفوظاتی شود که به گفته دکتر ابهری، از نظر زندگی اجتماعی، روابط عاطفی و زندگی اجتماعی به هیچ دردی نمیخورند. در واقع، دانشجویان ما در طول تحصیل با تکیه بر مباحث نظری با انبوهی از اطلاعات روبهرو میشوند که در زندگی و کارشان نمیتوانند به شکل عملی از آنها بهره ببرند.
در نظام آموزشی تئوریمحور، فعالیتهایی ازجمله ارائه پروژه و دورههای كارآموزی كه به نوعی به موضوع اشتغال مرتبط میشود، با جدیت دنبال نمیشود و تنها به بحثهای نظری و درسهای پایه توجه میشود. در این میان، دانشجو هم برای كسب نمره درس میخواند و بخش دیگر را كه به مراتب از تئوریها مهمتر است، فراموش میکند.
شیما نظری، دانشجوی ترم آخر رشته مطالعات زنان دانشگاه علامه، که در دوره کارشناسی در رشته پژوهشگری اجتماعی تحصیل کرده، میگوید: «ما در دوره کارشناسی با اینکه باید با اصول پژوهش هم آشنا میشدیم فقط دو واحد عملی داشتیم که آن هم تئوری بود. در دوره ارشد هم وضعیت همانطور بود و در دانشگاه هرگز روش و اصول تحقیق را به ما یاد ندادند. برای همین، ما توانایی کار تحقیقی نداریم و برای انجام دادن پایان نامهها با مشکلات زیادی روبهرو میشویم.»
حمید قاسمزادگان، كارشناس رشته هنر و استاد دانشگاه، نیز با اشاره به نبود تعامل خوب بین آموزش عالی و آموزش فنی- حرفهای در کشور میگوید: «در نظام آموزش عالی اهداف فنی- حرفهای در دانشگاه علمی- كاربردی تعریف شده، اما باید اذعان داشت مراكزی كه در اختیار دانشگاه علمی كاربردی قرار دارد از نظر سطح امكانات بسیار نازل و ناچیز است و همین موضوع بخش كاربردی را كاملاً زیر سؤال میبرد.»
وی در ادامه می گوید: «در نظام آموزشی كشورمان، یك نوع پراكندگی و ناهماهنگی وجود دارد و اغلب فارغالتحصیلان دغدغه شغل و تامین مخارج زندگی دارند. برای مثال، کسی كه از دانشگاه هنرهای زیبا فارغالتحصیل شده رشته تخصصیاش تعریف شغلی ندارد و حتی آن رشته اصلاً شغل به حساب نمیآید.
در نظام آموزشی تئوریمحور، فعالیتهایی ازجمله ارائه پروژه و دورههای كارآموزی كه به نوعی به موضوع اشتغال مرتبط میشود، با جدیت دنبال نمیشود و تنها به بحثهای نظری و درسهای پایه توجه میشود
این در حالی است كه با نهادینه كردن فرهنگ تحصیل، به اضافه كارآموزی، میتوان به آیندهای بهتر و امیدواركنندهتر برای فارغالتحصیلان دانشگاهی امیدوار بود.»
شکاف بین صنعت و دانشگاه نیز یکی دیگر از مشکلاتی است که نظام آموزش عالی ما با آن روبهرو است، شکافی که باعث شده دانشگاه و صنعت نه در تعامل و هماهنگ با یکدیگر، بلکه مثل دو جزء جدا و مستقل عمل کنند. علیرضا ملکفرد، فارغ التحصیل رشته طراحی صنعتی که در یک کارخانه به کار مشغول است، میگوید: «شانس آوردم که میتوانم در رشته خودم کار کنم، چرا که برای رشته ما بازار کار خوبی وجود ندارد. متاسفانه، در صنعت ما چندان به خلاقیت و ابداع اهمیت داده نمیشود و بیشتر کارها مونتاژ است. در مواردی هم که مونتاژ نیست اغلب از ما میخواهند از روی نمونه خارجی با مواد اولیه خودمان طرح مشابهی دربیاوریم.»
یکی دیگر از مشکلات موجود در دانشگاه بهروز نبودن برخی دروس است. بازنگری و روزامد کردن مطالب آموزشی در رشتههای دانشگاهی از جمله ضروریاتی است که بر مبنای پیشرفت و توسعه علوم و فنون، و یافتههای جدید باید در راس امور علمی و برنامههای تحصیلی دانشگاهها قرار گیرد. این در حالی است که گاه با گذشت سالها هیچ تغییری در برنامه ریزی درسی برخی از رشتهها و دروس صورت نمیگیرد و همچنان مصرانه، از برخی از روشها و تکنیکهای قدیمی استفاده میشود. بهروزرسانی اطلاعات و دانش یكی از ضروریات زمان ماست. در دورانی كه تغییر و تحولات با هزارم ثانیه محاسبه میشوند عدم بازنگری در مباحث آموزشی و عدم به روزرسانی اطلاعات علمی آموزشی ضربه جبرانناپذیری به دانشجویان و پژوهندگان وارد میکند. مهمترین ویژگی در بازنگری مطالب توجه به نیازهای روز است، نیازهایی كه از یك طرف با دانش و آگاهی فردی و تخصصی مرتبط است و از طرف دیگر، همسویی آن با فناوری و ارتقای توانایی و مهارت ارتباطی تفكیكناپذیر است.
اگرچه نظام آموزشی ما مسبب بسیاری از ناکارامدیهای فارغالتحصیلان است، نوع نگاه دانشجویان به تحصیل و توقعات بیش از حد آنها هم در این زمینه بیتاثیر نیست. بسیاری از دانشجویانی که فقط برای کسب مدرک و کار و از روی چشم و همچشمی وارد دانشگاه میشوند و در رشتهای که هیچ چیز درباره آن نمیدانستهاند تحصیل میکنند کمتر به جز کتابهای درسی خود مطالعهای دارند و برخی از آنها ترجیح میدهند بعد از اتمام تحصیلات دنبال کار بروند و البته آن هم نه هر کاری، چرا که معتقدند بعد از فارغالتحصیلی باید بلافاصله پشت میز بنشینند و ریاست کنند. شاید به همین دلیل است که به رغم اینکه هر ساله تعداد زیادی فارغالتحصیل رشتههای کشاورزی و زراعت داریم همچنان کشاورزی ما به شکل سنتی است، چرا که فارغالتحصیلان این رشته تمایلی ندارند آستینها را بالا بزنند و به شکل عملی در این رشته فعالیت کنند و ترجیح میدهند پشت میز یک شرکت فعال باشند.
دکتر ابهری معتقد است: «اگر دانشجویان، به ویژه در بخش علوم انسانی، همزمان با تحصیل دانشگاهی به کارهای عملی هم بپردازند و به موازات درسهای دانشگاهی، تجربیات شغلی خود را هم افزایش بدهند بعد از فراغت از تحصیل، جایگاه بسیار بهتری خواهند داشت، چرا که کارفرمایان، به ویژه در بخش خصوصی، ترجیح میدهند نیروهای متخصص و با تجربه را استخدام کنند.»
منبع: سپیده دانایی
نظرات شما عزیزان: